منبع :http://pseydoshohada.mihanblog.com/
منبع :http://pseydoshohada.mihanblog.com/
درباره ما
تاروپود دلش گره خورده بود,افسر جوان جنگ نرم بود. نشست پشت سنگرش ، گفت: مادر (س) جان! نذر کرده ام برای شما قلم بزنم حاجت بگیرم. شب تمام نشده بود که مشکلش حل شد. ایمان آورد به قداست جهادنرم.. ========================== باران های شبانه، هوای روزهای اینجا را خوب میکند… باشد، حواسم هست؛ شبها را باید بارید که روزها خوب بشوند. نمیدانم این نسیمهای خنک، روزهارا خواستنیتر کرده یا عطر مهربانی تو که همهجای زمین و زمان را برداشته، همهجای زندگیِ من را… نگفته بودم من آدمِ ایمانآوردنهای بعدِ بارانم؟! … هو الّذی ینزّل الغیث مِن بعدِ ما قنطوا و ینشرُ رَحمَته… و اوست که بعدِ ناامیدی باران میباراند و رحمتش را میپراکند… شوری/28 نقطه. همیشه یعنی تمام... اما اینجا وقتی من نقطه. می گذارم یعنی، این بار تــو تمامش کن! یا میم حِ میم دال ! ادرکنی !
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
موضوع های درخواستی شما
نظر سنجی
آمار سایت